سیمای حلّاج در دیوان ملّا صادقی

##plugins.themes.academic_pro.article.main##

قیصر محمود

Abstract

شاعری با تخلّص صادقی (گاهی: صادق) دیوانی از غزلیات، رباعیات و ترجیع ­بندها و نیز یک مثنوی به نام رموزالعاشقین از خود به یادگار گذاشته است. از مثنوی رموزالعاشقین حدود هفتاد بیت باقی مانده است. دربارۀ این شاعر، زندگی و آثار او در هیچ یک از منابع و مراجع اطّلاعاتی درج نشده است. دو فهرست نسخۀ خطّی مطالبی را دربارۀ او نوشته­اند که شبیه به هم هستند و معلوم نیست چرا او را ابرقوهی نامیده­اند. متن اشعار باقی مانده از صادقی آگاهی­های کمی دربارۀ او به دست می­دهد. بر اساس اشعار او می­توان دریافت که وی در قرن نهم و اوایل قرن دهم می­زیسته، در مذهبْ حنفی و در عرفان پیرو طریقت چشتیه بوده و پیش از مهاجرت به هند در محدودۀ جغرافیایی ماوراءالنّهر سکونت داشته است. از دیوان او تنها یک نسخه باقی مانده که در قرن یازدهم و در بلخ کتابت شده است. دیوان او مجموعه­ای از یک مثنوی به نام رموزالعاشقین، تعدادی غزل، سه ترجیع­بند و چند رباعی است. اشعار او معمولاً روان و فهمیدنی هستند امّا درک و تفسیر برخی از ابیات وی نیز مشکل است. یکی از مضامین تکراری در اشعار او حسین بن منصور حلّآج و رویدادهای مربوط به اوست. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است تا دریافت­های ملّا صادقی به عنوان یکی از پیروان طریقت نقشبندیه را دربارۀ حلّاج ترسیم کند.

##plugins.themes.academic_pro.article.details##